وی
زنان را در جم خانه هدایت می نموده است.
از دایه تبریز اورامی, دو بیتی هایی به جای مانده که بسی دلنشین و شیواست اینک برخی
از دو بیتی های او نقل می شود:
رازن پیاله م, رازن پیاله م ** سر سامم نه بزم رازن پیالم
باده ی پیالم یاوا و نالم ** چکمه ناله کم برز بی نه عالم
یعنی: پیاله ی باده ام از شهر اسرار
به من عطا شده, من از بزم یاران جم خانه در عجبم, به
راستی آن باده ی ناله درونم را تسکین داد, دیگر ناله ام در عالم بلند نمی شود.
جم پی راسانن, جم پی راسانن ** یاران یاوران جم پی راسانن
هر کس نیو کی کر و آسانن ** جم پی روشنی زیل خاسانن
یعنی: ای یاران, برگزاری جم برای راستان است, هر کس نیکی کند کارش آسان و دلش
روشن می شود و برگزاری جم برای روشن شدن دلهاست.
زیل کران روشن, زیل کران روشن ** یاران و خوره زیل کران روشن
سرسپرده بان و یاری روشن ** بسازن پری ویتان یو جوش
یعنی: ای یاران با خوره دلتان را
تابناک کنید و به مسلک پارسایان سرتان را بسپارید و به آن
بگروید, زیرا راه روشن پارسایان راه خوبی است و برای آینده خود جوشنی بسازید.
واژه ی خوره که در این دو بیتی آمده است , نوری
را گویند که از جانب حق تعالی بر خلایق
فایز می شود که به وسیله ی آن قادر
می شوند به ریاضت و حرفت ها و صنعت ها. از این نور
آنچه خاص است, به
بزرگان عالم و عادل تعلق می گیرد. در نامه ی سرانجام آمده است:
خوره, نوری
است که از ذات الهی ساطع گردد و بدان نور مردم بر یکدیگر ریاست یابند و به
معرفت آن هر یک بر عملی و صناعتی متمکن گردند.